وبلاگ شخصی پیمان تسنیمی



اینکه ما انسان هستیم و حق داریم که نه باید زندگی انسانی را تجربه کنیم شک و تردیدی نیست 

اما چه می شود که ما تجربه زندگی انسانی را فراموش می کنیم و به زنده بودن اکتفا می کنیم. 

یکی از صفات ما انسان ها که به ما اجازه نمی دهد زندگی کردن را تجربه کنیم. رقابتی بودن است اینکه فکر می کنیم لازم است با دیگر دوستان و آشنایان رقابت کنیم و از همه بهتر باشیم. و حاضر نیستیم از این صفتی که در سیستم آموزشی به ما آموخته اند فراتر رفته و عبور کنیم و زندگی کردن را در کنار دوستان و آشنایان تجربه کنیم. 

اینکه ما از همه بهتر می فهمیم 

اینکه ما مدرک تحصیلی بالاتری داریم

اینکه ما ثروت بیتشری داریم 

اینکه ما از همه خوش اخلاق تریم 

اینکه ما از همه بیشتر تفریح می کنیم 

اینکه ما .

اینها آمده اند و جای لحظه هایی را گرفته اند که 

ما می توانیم با هم بخندیم

با هم بگرییم

با هم لذت ببریم 

با هم بفهمیم 

با هم اندیشه کنیم

با هم انسان باشیم و با هم زندگی کردن را تجربه کنیم

آن هایی که دنبال زندگی کردن با انسان ها هستند هم خودشان از زندگی لذت می برند و هم اینکه این نعمت خدا را به دیگران هدیه می دهند 


به توصیه و پیگیری دوستان، یک دوره آمورشی یک روزه با موضوع " دوره مدیریت پروژه نیروگاه های خورشیدی مگاواتی" در گروه آموزشی الکتروپل برگزار خواهم کرد. 

بنا دارم در این دوره علاوه بر بیان نکات کلی مدیریت پروژه، بیشتر تجربیات شخصی خودم  در مدیریت پروژه دو نیروگاه خورشیدی 10 مگاواتی یزد و زاهدان را با شرکت کنندگان دوره به اشتراک بگذارم. تا شاید کمکی باشد برای توسعه هر چه بیشتر نیروگاه های خورشیدی در ایران.

اگر شما هم به فکر راه اندازی یک نیروگاه خورشیدی هستید، توصیه می کنم حتما در این دوره شرکت نمایید. 

جهت ثبت نام لطفا اینجا کلیک نمایید. 


میزگردی با موضوع چالش های صنعت انرژی های تجدیدپذیر در کنار کنفرانس انرژی خورشیدی ایران برگزار گردید که من هم به نمایندگی از شرکت گسترش انرژی نو آتیه در این میزگرد شرکت کردم که لینک خبر آن اینجا می باشد. 

فیلم های مربوط به این میزگرد را اینجا ببینید. 



علی جانم

 یادم می آید روزی قبل از به دنیا آمدنت، دوستی به من گفت: که قدر نعمت پدر شدن را بدان، حتی اگر برای یک روز و یا یک ساعت و یا برای یک لحظه باشد. آن روز این حرف برایم بی معنا، سخت و غمناک بود. اما وقتی که تو را برای اولین بار دیدم و صدایت کردم و عکس العمل تو را دیدم، دنیایم تغییر کرد، انگار تمام وجودم خالی و پر شد. و چنان دلم اسیرت شد که گویا سال ها است که با تو زندگی کرده ام.  

روزهایی بر من و مادرت و دوستانمان گذشت که نمی خواهم اینجا در مورد آن بنویسم ولی تو آن روز ها  بند بند وجودمان را با خودت گره زدی، تو مانند یک استاد دست من را گرفتی و با خودت آوردی در سرزمین پدر ها، و مفهوم پدر را به خوبی به من آموزش دادی، مفهومی که در اکثر پدر ها دیده نمی شود. آن ها که فکر می کنند پدر کسی است که نان می آورد و یا آب می دهد و یا کسی که مدیر خانواده است و خیلی چیز های غلط دیگر. البته بگویم پسرم، من هم قبل از تولدت اینگونه فکر می کردم.

 

 علی جانم

تو علاوه بر مفهوم پدر، مفاهیم شجاعت، توکل و صبر را آموختی. تو به من آموختی چگونه در اوج نگرانی، امیدوار باشم و چگونه در زمان نگرانی و امید بتوانم زندگی کردن را تجربه کنم . من قبل از تو بین زنده بودن و زندگی کردن فرقی قائل نبودم و حال امروز خدا را برای آن تک تک لحظاتی که توانستم زندگی کردن را تجربه کنم سپاسگذارم. امروز در حدود 33 سال است که زنده هستم و لی چه بگویم که شاید تجربه زندگی کردنم هنوز به یک ساعت هم نرسیده است.

علی جانم

حالا که جشن تولد سه سالگیت را باهم جشن گرفتیم، خواستم ایجا برایت بنویسم تا شاید روزی برسد که من دیگر نباشم و توبه اینجا سر بزنی و بخوانی آنچه را که به من آموختی ، تا خودت نیز فراموش نکنی که زندگی کردن خیلی مهمتر از زنده بودن است و آن را نیز به دیگران هدیه بدهی. دیگرانی که غرق در ابزار های زندگی مدرن شدند و هر روز حسرت داشته ها و نداشته های زندگی مدرن را می خورند و فراموش می کنند که اگر کسی بخواهد مفهوم پدر را درک کند و آن را با فرزندش زندگی کند نیاز به هیچ چیزی مادی ندارد و تنها چیزی که می خواهد زندگی کردن و انسان بودن و توجه به مفاهیم عمیق انسانی است.


 

دوستت دارم

پدر




برای اینکه تفکر نقادانه را خوب متوجه بشویم لازم است که انسان یک تصویر کلی از آن در ذهن خودش داشته باشد، فرق آن را با تفکر غیر نقادانه بداند. چون شاید شما هم مثل من وقتی صحبت از نقد و تفکر نقادانه می شود، یاد آقای فرستی در تلویزیون بیافتید و یا انسان هایی شبیه ایشان، ولی به نظرم تفکر نقادانه تصویر بهتر و دوست داشتنی تری دارد.

کسانی که تفکر نقادانه دارند چند مشخصه دارند که با توجه به آن مشخصه ها می توان آن ها از کسانی که این تفکر را ندارند، متمایز کرد، البته شما هم خوب می دانید که هر کسی امکان دارد، سطح متفاوتی از تفکر نقادانه  و یا غیر نقادانه داشته باشد. و شاید بهتر باشد تفکر را یک طیف ببینید که یک طرف آن نقادانه و طرف دیگر آن غیر نقادانه است و هر انسانی که اهل تفکر است در جایی از این طیف قرار می گیرد. و مشخصه هایی که در اینجا مطرح می شود مربوط به سر طیف نقادانه می باشد.

کسانی که تفکر نقادانه دارند، به موضوعات به صورت سیاه و سفید نگاه نمی کنند بلکه آن را طیفی کاملی از رنگ ها می بینند

کسانی که تفکر نقادانه دارند، به موضوعات تک بعدی نگاه نمی کنند بلکه هر موضوعی را که یاد می گیرند در دیگر زمینه ها هم استفاده می کنند.

کسانی که تفکر نقادانه دارند، در جزییات متمرکز نمی شوند، بلکه با تصویر کلی موضوع، به نحوه شکل گیری و نحوه ارائه آن فکر می کنند.

کسانی که تفکر نقادانه دارند، به منطق و دلیل بیشتر از احساسات و هیجانات توجه دارند.

کسانی که تفکر نقادانه دارند، بیشتر به جای اینکه به چه طور ، چگونه رخ دادن اتفاقات فکر کنند به چگونه فکر کردن به آن اتفاقات اندیشه می کنند.

کسانی که تفکر نقادانه دارند سعی می کنند مشاهدات خود را تحلیل کنند و آن را از زوایای مختلف ببینند.

 

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

کویر پلاس قلم سرا مقالات مفید معین سرویس حقوق خانواده Toki کتاب اقتصاد سنجی گجراتی ترجمه ابریشمی دستگاه سنگبری لنرژی خورشیدی